17 ترین

17 حقیقتی که همه ی طرفدارای هری پاتر واجبه بدونن!

17 حقیقتی که همه ی طرفدارای هری پاتر واجبه بدونن!

فکر می کنین همه چیزو راجع به این پسر جادویی قصه ی ما می دونین؟ خب باید بگیم که اشتباه می کنین. به عنوان یه نِرد دیوونه که عاشق هری پاتره براتون 17 تا فکت درجه یک از هری پاتر آوردم که برین لذتشو ببرین!

فکت شماره 1

پدر و مادر هری پاتر واقعا نیمه گمشده ی هم بودن به خاطر این که پاترونوس( طلسم مقابله با دیوانه سازها) دوتا شون جوری بود که نشون میداد یک روحن توی دو تا بدن . پاترونوس جیمز گوزن نر بود و پاترونوس لیلی گوزن ماده و دقیقا به همین خاطر واقعا برای هم ساخته شده بودن!!

به خاطر این که پروفسور اسنیپ هم عاشق لیلی بود، پاترونوسش شبیه به لیلی شده بود!

فکت شماره 2

جی. کی رولینگ، نویسنده ی کتاب هری پاتر گفته اگر ولدومورت یه بوگارت میدید( موجودی که خودش رو به شکل بزرگترین ترس شما درمیاره) قطعا جنازه ی خودش رو می دیدید. چون که مرگ بیشترین چیزی بود که ولدومورت ازش می ترسید.

فکت شماره 3

دامبلدور از یه واژه ی قدیمی انگلیسی به نام بامبلبی ( به معنای زنبور عسل) الهام گرفته شده. رولینگ میگه که این نام رو به خاطر این واسه شخصیت مدیر مدرسه انتخاب کرده چون که تصور می کرده دامبلدور همیشه با خودش وزوز میکنه و حرف میزنه ( هیچم بعید نیست والا!!)

فکت شماره 4

رولینگ گفته که تقریبا نزدیک بود قول خودشو بشکونه و یکی از اعضای مثلث طلایی ( رون، هری، هرماینی) رو بکشه! راستش تقریبا هم این کارو کرده بود چرا که تو اون موقع اصلا اوضاع روحی خوبی نداشته! اما بعدها گفت که اصلاً نمی تونسته که این کارو انجام بده چون قطعا دل خیلی از طرفدارا بدطوری می شکست اگه این مو قرمز دوست داشتنی کشته می شد.

فکت شماره 5

اگر یک ماگل ( افرادی که خون جادویی ندارن) از کنار هاگوارتز رد می شد، احتمالا یک ساختمون درب و داغون میدید که روش نوشته :” دور شوید، خطر ریزش ساختمان وجود دارد” ! اینجوری دیگه هیچ ماگلی هوس نمی کرد یه سر بیاد داخل!

فکت شماره 6

رولینگ گفته که از شکل دادن رابطه ی میون هرماینی و رون پشیمون شده و ای کاش که انتخاب بهتری کرده بود.

فکت شماره 7

زمانی که داشتن فیلم هری پاتر و زندانی آزکابان رو فیلم برداری می کردن، ردای مدرسه ی تام فلتون ( بازیگر نقش دراگو مالفوی) پاره شد چون که داشت یه تیکه غذا از روی میز می دزدید!

فکت شماره 8

وقتی که فرد و جورج ویزلی توی قسمت یک کتاب، عمامه ی پروفسور کوئیرل رو دزدیدن، در حقیقت بدون این که بدونن به صورت ولدومورت مشت زدن! عجب کار ترسناکی ها!( بیچاره فرد که بدطوری تاوان کارشو پس داد: ((

فکت شماره 9

در دهمین سالگرد مرگ والدین هری و زمانی که ولدومورت شکست داده شد( 31 اکتبر 1991) هری و رون، هرماینی رو از دستشویی دختران و یک ترول وحشتناک نجات دادن. این روز به خصوص، روزی بود که در حقیقت این سه تا دوست افسانه ای با هم دوست شدن!

فکت شماره 10

سیریوس بلک و فرد ویزلی که هر کدوم از یه نسل دیگه ای هستن، در حالی مردن که لبخند رو لبشون بود و داشتن می خندین( همین الان هم بغض گلومو گرفته بخدا)

فکت شماره 11

در فیلم هری پاتر و زندانی آزکابان، پروفسور تریلانی از نشستن روی میزی که 12 نفر دورش نشستن خودداری کرد چون که اعتقاد داشت اگر 13 نفر دور میز بشینن، اولین نفری که بلند میشه، اولین نفر هم میمیره! اگه یادتون باشه دامبلدور اولی بود که بلند شد و خب اولین نفری هم بود که مُرد! توی کتاب محفل ققنوس هم همینجوری شد و 13 عضو محفل دور میز نشسته بودن و اولین نفری که بلند شد، سیریوس بلک بود و خب آخر همین کتاب هم دیدیم که توسط دخترخاله ش کشته شد!

فکت شماره 12

وقتی که رولینگ داشت کتاب پنجم رو می نوشت، متوجه میشه که یه خطای بزرگ توی پلات داستان وجود داره و اون مجبور شده برگرده و درستش کنه! به همین خاطره که کتاب پنجم انقدر طولانی از آب دراومد!

فکت شماره 13

پنج سال اول، رولینگ فقط داشت مشخص می کرد که کاراکترهای کتاب چه کاری می تونن انجام بدن و چه کارایی رو نمی تونن! الکی که نمیشه کتاب به این خفنی نوشت!

فکت شماره 14

رولینگ اعتراف کرده که دیوانه سازها، در حقیقت نمود فیزیکی بحران روحی و افسردگی ای هستن که در بیست سالگی گریبانشو گرفته بود!

فکت شماره 15

توی کتاب هری پاتر و یادگاران مرگ اول، هری بیدار میشه و میبینه که هرماینی و رون دست در دست خوابشون برده! پاترونوس هرماینی یه سمور آبی بود و سمور معروف به اینه که دست در دست یارش حرکت میکنه! حالا جالب ترش اینه که پاترونوس رون هم یک سگ از نژاد جک راسل بود که معروفه تمام زندگیش دنبال سمور می کنه! چقدر کیوتن اینا!!

فکت شماره 16

دانیل رد کلیف و روپرت گرین اعتراف کردن که هردوشون توی روزای اول کراش سنگینی روی اما واتسون ( بازیگر نقش هرماینی) داشتن!!

فکت شماره 17

توی سکانس عاشقانه رون و هرماینی، مجبور شدن روپرت گرین رو از صحنه بیرون بندازن، چون مدام خنده ش می گرفت و خراب می کرد. (خنده داره مگه؟!)

فکت شماره 18

تام فلتون که نقش دراکو مالفوی رو بازی می کنه، در اصل برای نقش هری پاتر و رون ویزلی تست داده بود.

فکت شماره 19

اولین کتاب هری پاتر تو سال 1998 منتشر شد. دقیقا تو همون سالی که نبرد هاگوارتز توی کتاب آخر رخ میده ( و رولینگ در کمال بی رحمی تمام کاراکترهایی که دوستشون داریم میکشه).

فکت شماره 20

رولینگ اخیرا اعتراف کرده که اگر مادرش فوت نمی کرد، هیچوقت کتاب های هری پاتر نوشته نمی شد. اگر به خاطر مرگ مادرش نبود، کتاب ها هرگز به این چیزی که الان هستن، تبدیل نمی شدن! گرچه حرفی که می زنیم نهایت نامردیه اما ماهایی که طرفدار پر و پا قرص این کتابا هستیم، باید اعتراف کنیم که از مرگ ایشون خوشحال شدیم! خدا ما رو ببخشه!!!

پیمایش به بالا