بدترین همسفرهایی که می تونید باهاشون سفر برید !
از قدیم گفتن و واقعا هم راست گفتن که اگه می خوای یه نفرو بشناسی، بهترن کار اینه که باهاش سفر بری. توی این مقاله به چند تا نمونه از بدترین همسفرهایی که می تونن مثل بلای آسمانی کل لذت سفرتون رو با خاک یکسان کنن، اشاره می کنیم. دعا می کنیم هیچوقت گیر این تیپ همسفرا نیفتید یا خودتون جزوشون نباشید. با ما همراه باشید.
آدمای " می تونم فلان چیزتو قرض بگیرم؟"
اینجور آدما معمولا به خودشون افتخار میکنن چون فکر می کنن خیلی باحالن و سفر کردن باهاشون راحته. سبک سفر میکنن یه طورایی بی خیالن. با اینکه این حس ماجراجویی خوبه، اما یه جای کارش حسابی می لنگه. این طور آدما اغلب همه چیزشونو از شما می خوان! از اینجور همسفرایی هستن که همیشه مسواکشون یادشون رفته، لباس گرم نیاوردن یا هیچوقت پول نقد و کافی همراهشون نیست. کاری که این آدمای از نظر خودشون باحال انجام می دن اینه که بخشای سخت سفر و مسائل مربوط به مسئولیت پذیری رو رو دوش کسای دیگه می ندازن. اگه خودتون آدم بافکری باشید که دیگه هیچی. روزگارتون سیاهه. چون باید رسما نوکری طرفو بکنید. ولی خب این حرف نباید باعث بشه تا بخواید وسواس به خرج بدید و بیش از حد لازم سنگین سفر کنید. ماجراجویی همیشه یه حدی از ریسک رو داره.
همسفرایی که اینفلوئنسر مجازی هستن
چی بگم… این آدما اغلب یه طوری هستن که انگار با شبکه های اجتماعیشون ازدواج کردن. همیشه یه تصویری دارن که باید قبل تر از هر چیز و بیشتر از هرچیز مدام اونو تو شبکه مجازی پخش کنن. انگار مهمترین آدم دنیا هستن و همه منتظرن ببینن این کجاست و چه شکری می خوره. اینا اون دسته آدمایی هستن که تا یه جا می رسن اولین کارشون درآوردن گوشی و عکس گرفتن برای پست بعدیشونه. به همین خاطر هیچوقت اونجوری که باید سفرو تجربه نمی کنن. اگه یه وقت با همچین آدمایی همسفر شدید، ولش کنید. احتمالا طرف اصن متوجه نمی شه که شما رفتید. اینطوری دیگه لازم نیست شما هم غرق خود پسندی و خود محوری اون بشید.
آدمای "ببخشید دیر شد"
اینا شاید بدترین نوع همسفر باشن. چون همیشه باعث میشن دیرتون بشه. اینجور آدما همیشه انگاری صبر می کنن تا بقیه جاگیر بشن و چند دقیقه بیشتر هم وایمیستن تا مطمئن بشن به اندازه کافی همه چیزو عقب انداختن، بعد میان. دیدید؟ همیشه هم یه بهانه ای دارم. از اون آدمایی که همیشه تو فرودگاه اسمشون رو صدا می زنن که فلانی کجایی؟
همسفرای "شلوغ و بی ادب"
کلیشه اینجور آدما رو خوب می شناسید…این طور آدما وقتی وارد جمع میشن همه می فهمن. بس که انرژی منفی هستن. همه انگار منتظرن این باز یه گندی بزنه به حالشون. این آدما یه جوری با میزبان ها برخورد می کنن که انگاری میزبان بدبخت همسطح آشغالشونه! خدا نکنه با اینا برید خارج. همیشه یا حالشون خرابه، یا دنبال دعوا می گردن یا احترام هیچ احدی رو نگه نمی دارن. به قول معروف هرگز اون چیزی که برای خودشون می پسندن رو برای دیگران نمی پسندن.
واقعا بدترین همسفرها هستن!
آدمای " خودم می دونم"
اوخ اوخ. این آدما فقط رو مخن. انگار فقط می خوان حرف بزنن. یه طورین که انگار هیچ کاری تو دنیا نیست که نکرده باشن یا هیچی نیست که ندونن. مدام مثل تور لیدر حرف می زنن انگاری که از محلی ها هم بیشتر اطلاعات دارن. کافیه یه کلمه باهاشون حرف بزنی تا سیر اطلاعاتو رو سرت سرازیر کنن. اطلاعاتی که فقط لذت سفر رو ازت می گیره و باعث میشه اون احساس غرور کنه از اینکه این همه می دونه. اگه می خواید از شر وراجی این آدما خلاص بشید بهترین کار اینه که یه هدفون بذارید تو گوشتون و تظاهر کنید که نمی شنوید.
آدمای لوس " می خوام برگردم خونه"
این دسته از آدما هیچوقت راضی نمی شن. اینا از اون آدمای سوسول هستن که قفل چمدونشون از طلاست و مدام در حال غر زدن و ایراد گرفتن از همه چیزن. چرا غذاش مثل غذای خونه خوب نیست؟ چرا هوا انقد گرمه؟ چرا انقد سرده؟ چرا محیطش انقد شلوغ و پر سروصداست؟ اَه خیلی حوصله سر بره… خودتون می دونید از چی حرف می زنم. اینجور همسفرای لوس علاوه بر اینکه سفرو زهرمارتون می کنن، معمولا اولین کسایی هستن که دلشون برای خونه تنگ میشه. مدام نق می زنن که می خوان زودتر برگردن. اصن معلوم نیست اگه انقد از سفر کردن عذاب می کشن چرا از همون اول اومدن؟!
آدمای " من می خوام همه جا رو ببینم"
این جور همسفرا از اون دسته آدمایی هستن که وسواس برنامه ریزی دارن و همه تلاششون رو میکنن تا با یه برنامه منظم به دیدن تمام جاذبه های گردشگری مقصد برسن. البته که برنامه داشتن خوبه ولی وقتی می خواید برید گردش و سفر باید لذتی هم ببرید دیگه! نه اینکه مدام رو برنامه منظم مثل روبات فقط برید سرک بکشید به جاهای مختلف و زود برید سراغ بعدی. این طور آدما بیشتر دنبال این هستن که چک لیستشون رو کامل کنن تا از سفر لذت ببرن. خب برادر یا خواهر من به جای بلند شدن و اومدن این همه راه می رفتی یه مجله گردشگری می خریدی. هیچ فرقی با اینکاری که الان می کنی نداشت به خدا. اینطور آدما معمولا خیلی نمی تونن همه رو راضی کنن که همراهشون شن، به خاطر همین معمولا با چن نفر دیگه راه خودشونو می کشن و از گروه جدا می شن.
همسفرای بی جنبه
مثل آدمای شلوغ و بی ادب، این دسته از آدما هم جنبه سفر کردن رو ندارن. انگار اومدن تو جزیره بی قانونی و می خوان هر عقده ای داشتن رو خالی کنن. خیلی از ایرانیا وقتی پاشون به خارج مرزا می رسه همینطورین. طرف تا فرودگاه می دوئه تا نوشیدنی بخره و از فرودگاه بیرون نیومده شروع می کنه به خوردن. یا اومده چشم چرونی. بی جنبه نباشیم. این طور آدما جوری رفتار میکنن که معمولا آبروی آدمو می برن.
همسفرای معتاد به گوشی
خب اینا خیلی همسفر محسوب نمی شن. چون مدام سرشون تو گوشیشونه، دارن با یکی چت میکنن یا مدام تو اینستاگرام می گردن. انگار زورشون کردن بیان سفر. تو سفر بودن یا تو خونه بودن اینطور آدما هیچ فرقی باهم نداره. والا…
همسفرای جو گیر
این دسته از آدما مدام تحت تأثیر قرار می گیرن. معمولا هم زود گمشون می کنید چون تا سرتون رو برمی گردونید تو عالم خودشون مشغول دیدن یه جای دیگه هستن یا دارن با کسی حرف می زنن. اینطور آدما مایلن تجربه شخصی و عمیقی از سفرشون داشته باشن و تلاش می کنن یه معنایی به سفرشون بدن تا به نقطه فهم و درک بالاتری برسن. روشنفکریه دیگه. ولی بیشتر جزو دسته ی ادمای تحت تأثیرن. اگرچه حال خودشونو از سفر میکنن اما همه رو عذاب می دن. چون نمی تونن با بقیه همراه بمونن و مدام گم می شن.